بیای توضرر نمی کنی

این وب مال شماست
با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ بیای توضرر نمی کنی خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

هههههههههههه

ﺳﮓ ﺑﺎﺵ . . . ﭘﺎﺭﺱ ﮐﻦ . . . ﭘﺎﭼﻪ ﺑﮕﯿﺮ . . . ﺑﻪ ﻗﻮﻝ


ﺟﻤﺎﻋﺘﯽ ﻧﺠﺲ ﺑﺎﺵ . . .؟؟؟


ﻭﻟﯽ ﺁﺩﻡ ﻧﺒﺎﺵ . . . ﺍﺯ ﺳﮓ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﮔﻼﯾﻪ ﻧﮑﻦ . . .


ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﮕﺎﻧﯽ ﺩﻭﺭﻣﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ﻭ ﺑﯽ ﻣﺮﺍﻡ . . 

 

[ شنبه 26 مهر 1393برچسب:, ] [ 19:13 ] [ amir ]
[ ]

روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش..!

روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است.
شیوانا پرسید: چگونه این دو نفر با دو سطح زندگی متفاوت با همدیگر وصلت کرده اند؟
مرد ثروتمند پاسخ داد: این پسر شیفته‌ی دخترم است و برای ازدواج با او خودش را عاشق و دلداده نشان داده و به همین دلیل دل دخترم را ربوده است. درحالی که پسر یکی از دوستانم، هم نجیب است و هم عاقل، با اصرار می‌خواهد با دخترم ازدواج کند اما دخترم می‌گوید او بیش از حد جدی نیست و شور و جنون جوانی در حرکات و رفتارش وجود ندارد. اما این پسر بیکار هرچه ندارد دیوانگی و شور و عشق جوانی‌اش بی‌نظیر است.

به ادامه مطلب بروید..


ادامه مطلب
[ شنبه 26 مهر 1393برچسب:, ] [ 19:9 ] [ amir ]
[ ]

[ شنبه 26 مهر 1393برچسب:, ] [ 19:6 ] [ amir ]
[ ]

راه های کاهش جمعیت ایران

راه کارهای کاهش جمعیت در کشور های جهان سوم:

 

1_استفاده از هواپیماهای توپولف ساخت کشور برادر و دوست روســـــــیه

2_وارد کردن واگن و متعلقات ریلی از کشــــــــور برادر و دوســــت چین

3_وارد کردن انواع برنج دانه بلند از کشور برادر و دوست هندوســــــــتان

4_ وارد کردن گوشت ارزان قیمت از کشورهای نامعلوم ولی برادر و دوست

5_ایجاد نقص فنی در خودروهای تولید داخل با دستکاری سیستم سوخت،ترمز و..

6_فروش روزانه طرح ترافیک جهت آلودگی هر چه بیشترهوای پایتخـــت

[ شنبه 26 مهر 1393برچسب:, ] [ 19:4 ] [ amir ]
[ ]

اینترنت

به رفیق جاپونیم میگم سرعت اینترنتتون در چه حده؟
my computer
میگه وقتی منتظریم بالا بیاد چند تا چیز دانلود میکنیم حوصلمون سر نره ...
به من میگه سرعت اینترنت شما چجوریه؟
میگم تا گوگل بالا بیاد چند تا فیلم میبینیم حوصلمون سر نره :|

[ جمعه 25 مهر 1393برچسب:, ] [ 12:2 ] [ amir ]
[ ]

نخند....

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند...
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند...
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی...
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای را پر کنی...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند

به حجت هایی که تمام زندگی شان یک موتور است تا کوهی از بار را برای یک لقمه نان در کوچه پس کوچه های تنگ این شهر جا به جا کنند... نخند

به حجت هایی نخند که پشت شهرداری می ایستند تا هر کس و ناکسی را پشت موتورشان سوار کنند فقط به خاطره احتیاج !

به دستان حجت نخند

خیلی ساده ... نخند دوست من!!!

هرگز به آدم ها نخند
خدا به این جسارت تو نمی خندد؛ اخم میکند.

[ جمعه 25 مهر 1393برچسب:, ] [ 12:2 ] [ amir ]
[ ]

چالش

يكي از چالش هاي بزرگي كه در كودكي فراروي من بود باهاش درگير بودم

اين بود كه چه جوري ‌فريبرز عرب‌نيا‌ و ‌ابوالفضل پور‌عرب‌ رو از هم تفكيك كنم !!!
[ جمعه 25 مهر 1393برچسب:, ] [ 11:57 ] [ amir ]
[ ]

بـه زمین بگویـیـد ،
بر عکـس بـچـرخـد !
میخواهـم برگـردم ، بـهـ روزهـآیی
کـهـ ، او عآشـقـم بـود ...


زنـدگــی انـگــار
تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !!
هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم
او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام
هـول میزنــد
بـــرای ضـربــه بـعــد .... !
کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی ...
خـیــالـت راحـت !!....
خـسـتـگــی ِ مــن
بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود ...




یک نفـر دستـش خـورد
چـای ریخت روی تقویـم
و تمـامِ روزهـا تـَلـخ شـُد...

[آبـآ عابدیـن]



مــآننــد هـــوایِ تهــ ـــران شده ام...

بــآران زده ای که همچــنــآن آلـــوده استــ !




بــِــهـ ســلامـتـی رُوزی كــِهــ .....
اِســمَـم بــیــآد رُو لــَـبـــِ رِفــیـقــآم ؛ نـیـشـخـنـد بزنــن
و بـــآ پُــشــت دَســتـ اشکـآشــونـــو پــاک کُــنـن بـِـگـن؛هی.. !!!
کــی فـــِکــرِشـُو مــیــکرد ؟؟ !

[ جمعه 25 مهر 1393برچسب:, ] [ 11:56 ] [ amir ]
[ ]

يكـم خنـده :) اينجـوري

 

ولنتاین و درد ...

ولنتاین و کوفت ...

خودشون فاب دارن فکر میکنن ماام از اوناشیم

به من خواستین تبریک بگین

۲۲ بهمنی ، مبعثی ، تولد امامی
آزادی خرمشهری چیزی بگین !

+
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﺒﻜﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻗﻠﺎﺏ ﺑﺎﻓﻲ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﻴﺪﺍﺩ

ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮد ﺑﺎﺩﻗﺖﻛﺎﻣﻞ ﻧﻴگا ﻣﻴﻜﺮﺩ.

ﺑﻪﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻴگم ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﻟﺎﻥ چیزی ﻫﻢ ﻓﻬﻤﻴﺪﻱ؟

ﻣﻴگه ﻧﻪ.

ﻣﻴگم ﺟﺮﺍ ﻧﻴگا ﻣﻴﻜﻨﻲ؟

ﻣﻴگه چوﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻠﺎﻗﺘﻮ ﻧﻴگا ﻧﻜﻨﻲ...!!!

+


عشق اگه عشق باشه...

پسورد ک سهله- قسمت کرم دار بیسکوئیتمو

گوجه سبزامو و ته دیگ ماکارونیمم بهش میدم

بعــله من همچین ادمیم

+

در روزگاری که همه به زمین خوردنت میخندند..

برخیز و باصدای بلند بگو:

.

.

.
مرض کثافتاااااااااا

+

یه داداش دارم بچه که بود خیلی مهربون بود، حتی به گل های فرشم آب میداد...

حالا من که دیگه ترکونده بودم بهشون کودم میدادم..

نخند خودت بدتر بودي

+

مادر شوهره من دارم؟ یعنی آدم اینقدر خونسرد؟!


نباید بیاد بگرده منو واسه پسرش پیدا کنه؟!

والا من به خاطر پسر خودش می گم. وگرنه من که دارم درسمو می خونم!


+

دقت کردین با اینکه این" کثافت "با این "کصافطططط"

از نظر معنی فرقی با هم ندارن ولی
تو دومی یه انرژی نهفته که آدم باهاش کیف میکنه

+

واسه پسر همسایمون اومدن تحقیقات پیش من

من هم گفتم هر وقت دیدمش رفتار خوبی با دوست دختراش داشته

کار بدی کردم عایا ؟

+


یه پسره هس تو دوران کودکی هم محله ایمون بود!

الان جوری خودشو میگیره انگار کیه..... یادش رفته بچه بود

هر وقت ماکارونی داشتن می دوید تو کوچه میگفت :ما امشب برنج دراز داریم ...والا

+
دیگه کم مونده سینوس کسینوس ماشین حسابها رو هم فیلتر کنن...!

[ جمعه 25 مهر 1393برچسب:, ] [ 11:55 ] [ amir ]
[ ]

صدا و سیما اینقدر خوشحاله که انگار همین پریروز انقلاب شده .. :|



ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯼ ! ﺍﺳﻢ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻥ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ "ﮎ" ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﺜﻞ : ﮐﺘﻒ، ﮐﻤﺮ، ﮐﺒﺪ، ﮐﺸﺎﻟﻪ، ﮐﻠﯿﻪ، ﮐﺸﮑﮏ، ﮐﻠﻪ...
ﻧﺨﻨﺪ ﺍﻭﻧﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻪ ﺟﺰﻭﺷﻮﻧﻪ
ولی یه ذره جنبه داشته باش !!!



ﻣﺮﺩﻩ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺷﻠﻮﺍﺭﺷﻮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﺑﭽﺶ ﻣﯿﮕﻪ :

ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﺎﯼ ﺟﯿﺶ ﮐﻨﯽ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ؟؟؟؟؟

ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﻪ ﻣﯿﺨﺎﻡ ﺑﺮﯾﻨﻢ ﺗﻮ ﺍﻗﺒﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ بیداری!



میگن شبایی که خوابت نمیبره یکی داره بهت فکر میکنه

بابا انقد به من فک نکنین بزارید بخوابم دیگه والا، دردسر داریما

عوضش بیا بهم بگو شاید به تفاهم رسیدیم خوووو :))

 
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺟﻠﻮ ﯾﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻡ
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻗﺎ ﺟﻮﺟﻪ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﻩ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻬﺶ ﺁﺏ ﻭ ﺩﻭﻧﻪ ﺑﺪﯾﻦ ﻧﻤﯿﺮه
ﮐﺼﺎﻓﻂ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺑﺎ ﻟﻨﮕﻪ ﮐﻔﺶ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﮐﺮﺩ!!!





قـالـب نـو مبـارک دائـم الخمـر

ادامه یه عکس از بکس تک مطلب گذاشتم برید ببینید
[ جمعه 25 مهر 1393برچسب:, ] [ 11:55 ] [ amir ]
[ ]

بـه افتخـارمـ...:)))

من باتو صادق بودم ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما تو با من اصغر بودی...

 


ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﺮﺍﯼ پسراس..
ﻣﺜﻼ ﻫﻤﯿﻦ ما دخترااا
ﻭﺍﻻ ﺑﻪ ﻗﺮﺍﻥ ﭼﻘﺪ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﻦ ﺍﯾﻦ ﮐﺼﺎﻓﻄا

 

 

هر آدمی تو زندگیش حداقل یه بار مسواک یکی دیگه رو انداخته کف دستشویی. ورش داشته فوتش کرده گذاشته سر جاش
گفتم فقط در جریان باشین

 


اینهمه زبان بلدم
(مادری، غیر مادری، اشاره، فیزیکی، روحی، توهمی، ارواح، اشیا و …)
اما هنوز نتونستم به بعضیا بفهمونم :
به تو ربطی نداره

 


مارمولکا همیشه یه جوری میدون که انگار دسشویی دارن !

 

حالم خیلی بده . . . . بریم قلیون
خیلی خوشحالم . . . . بریم قلیون
حوصله ندارم . . . . . . بریم قلیون
بنزین ندارم . . . . . . . بریم قلیون
کلاس لغو شد . . . . . بریم قلیون
مدرکمو گرفتم . شیرینیش ؟ . . . . بریم قلیون
لامصب یه پا مدرسان شریفه این قلیون

 


ﺁﺧﻪ ﭼﺮﺍ ﻋﻤﻪ ﺳﻮﺳﻦ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﺳﺎﮐﻦ ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎﺳﺖ ﻭ
ﻣﻮﻟﺘﯽ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﺭﻩ ﻭ ﯾﻪ پسر ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﻗﺮﺍﺭﻩ
ﺑﯿﺎﺩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﻮ ﺍﺯﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﺒﺮﻩ ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎ ﻭ عروسش بشم
ﺑﺎﯾﺪ ﯾﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ؟؟؟

 

مـن جـدیـدن کشـفـ کـردمـ چقـد تـو پسـتـ طنـز استعـداد دارمـ...

[ جمعه 25 مهر 1393برچسب:, ] [ 11:52 ] [ amir ]
[ ]

اسمت چیه

طرف به انگلیسیه میگه اسمت چیه؟میگه وات هستم ، جیمز وات...

انگلیسیه میپرسه اسم تو چیه؟ طرف میگه باس هستم ، عـَب باس!

[ پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:, ] [ 19:0 ] [ amir ]
[ ]

شانس

پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم می‌زد.

 

روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد.

همسایگان برای ابراز همدردی با پیرمرد، به نزد او آمدند و گفتند:

عجب بد شانسی‌ای آوردی

پیرمرد جواب داد: بد شانسی؟ خوش شانسی؟ کسی چه می‌داند؟

چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر

به خانه‌ی پیرمرد بازگشت.

 

این‌بار همسایگان با خوشحالی به او گفتند: عجب خوش شانسی‌ای

آوردی!

 

اما پیرمرد جواب داد: خوش شانسی؟ بد شانسی؟ کسی چه می‌داند؟

بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی می‌کرد یکی از آن

اسب‌های وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد و پایش شکست.

 

باز همسایگان گفتند: “عجب بد شانسی‌ای آوردی!” و این‌بار هم پیرمرد

 

جواب داد: “بد شانسی؟ خوش شانسی؟ کسی چه می‌داند؟”

در همان هنگام، ماموران حکومتی به روستا آمدند.

 

آن‌ها برای ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند.

 

از این رو هرچه جوان در روستا بود را برای سربازی با خود بردند،

 

اما وقتی دیدند که پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمی‌تواند

راه برود، از بردن او منصرف شدند/

 

“خوش شانسی؟ بد شانسی؟ چـــه می‌داند؟

هر حادثه‌ای که در زندگی ما روی می‌دهد، دو روی دارد.

 

یک روی خوب و یک روی بد.

 

هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست.

 

بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم.

 

زندگی سرشار از حوادث است…

[ پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:, ] [ 18:59 ] [ amir ]
[ ]

امیر این دیگه خود نویسنده هست!!!!!!!!!!

اینو مینویسم به افتخار امیرخشگله.............که بی صبرانه منتظر بروز کردن وبلاگم بود.

خونه خوبه خونه مامانم امیده

خونه خوبه بوی مامانمو میده

 

خونه خوبه خونه مامانم امیده

 

خونه خوبه بوی مامانمو میده

 

اون بیرون خبری نی به جز چشمای بارونی

 

به جز آدمای مجبور مث خودت که به اجباره با اونی

 

اون بیرون خبری نی به جز بدهکارُ آلوده ها

 

ثمره ی سگ دوهاتم که زرشکا و زالومه ها

 

اون بیرون خبری نی به جز صفحه پشت هم چیدن

 

به جز آدمای خسته که به زور با شکمِ گشنه خندیدن

 

پره دود پره جوب پره خون مردایی که کردن پشت به جنگیدن

 

آدما فحش به هم میدن این چیزارو پشت هم دیدم

 

خونه خوبه خونه مامانم امیده

 

خونه خوبه بوی مامانمو میده

 

خونه خوبه خونه مامانم امیده

 

خونه خوبه بوی مامانمو میده

 

 این ضرب المثلِ نابرده رنج گنج نمیدونم چی چی رو کی گفته باید دستشو بوسید

 

خیلی جاها شدیم خسته و کوچیک توی فضای بسته و موزیک

 

آره تو فضای بسته و موزیک عجب مگه داریم

 

خیلی درد خیلی مشکلات خیلی دعوا خیلی بی پولی داشتیم

 

به خیلیا گفتیم میموندی کاشکی خیلی زمین خوردیم و نشد هیچ جوری پاشیم

 

کلی فاصله با پیروزی داشتیم یاد گرفتیم دنیا جای پیزوریاش نی

 

یه سری چیزارم خب نمیشه که گفت آخه افت داره اینجا میدونی جاش نی

 

چقده خوردیم پس گردنی دیگه حال پارتی و مست کردن نی

 

یاد گرفتیم مرام بعضی رفیق ها حتی بدتره از اجنبی

 

یاد گرفتیم حسادت رفیق از رقابت رقیبا خطرناک تره

 

اونی که میکنه خطر پاک تره میبره اون که میمونه عقب آخرش

 

نه حوصله ی نصیحت دارم نه سر در میاره کسی از کارم

 

نه میدونه چیزی کسی دربارمُ خودمو بستم به مسیرم کارم

 

من با یه موج بیمار تکیه به کنج دیوار خسته از همه خسته از خالی بودن جای صدام تو برج میلاد

 

داستان عجیبیه دلم تنگه واسه مجیدیه

 

واسه بچگیام واسه زادگام واسه مدرسه واسه باشگام

 

واسه زبریه دستای بابام اخمای آقام حرفای مامان

 

اینی که هستم فرق داره باهام واسه اینه که درد داره کارام

 

دلم تنگه واسه عادی بودن واسه دور از چیزای مادی بودن

 

آره یه جورایی کندم از همه اینجوری توقعا کمتر ازمه

 

ترجیح میدم تنها بشینم بی اعتناع به هرچی هر طرفمه

 

هرکی هر طرفمه وقتی درد نداری همدمن همه

 

خونه خوبه خونه مامانم امیده

 

خونه خوبه بوی مامانمو میده

 

خونه خوبه خونه خونمون ایرانه

 

به خدا اون بیرون هیچ خبری نی همه چی همین جاس تو خونمون تو همین خاک

 

سلامتی همه اونایی که تو همین خاک متولد شدن واسه همین خاک جنگیدن و جزء همین خاک شدن

 

سلامتی شهیدا حاج حسینا تو دلی ها سلامتی ناصر حجازیا ایرج قادریا

 

سلامتی استعدادایی که ستاره نشدن اما ایرونی موندنو اسطوره میشن

 

سلامتی اسطوره هایی که با بی لطفی خدافظی کردن آقا مهدوی کیا علی آقا کریمی

 

سلامتی داداشیای تو زندون دست فروشای تو میدون

 

سلامتی پدر مادرا سلامتی دست تنگا سلامتی درد دیده ها داغ دارا بیمارا

 

 

[ پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:, ] [ 18:55 ] [ amir ]
[ ]

امتحان نهایی

سلام بعد از حدود یه سال برگشتم سال سومیا درباره امتحان نهایی نظر بدین اگه میشه نمره ی چند درستونو بنویسین...

[ پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:, ] [ 18:54 ] [ amir ]
[ ]